منم بلدم بنویسم! - وقایع عجیب جهان

عجیب ترین های دنیا، به روایت عکس...

منم بلدم بنویسم! - وقایع عجیب جهان

عجیب ترین های دنیا، به روایت عکس...

ماهاتما گاندی

تولد: 2 اکتبر 1869 (در اطراف بمبئی)
مرگ: 30 ژانویه 1946 (در دهلی)

در بیشتر کشورهای جهان قهرمانان و مبارزان و اسطوره های آزادی خواه فراوانی وجود دارند که معمولاً کار خود را با زور و خشونت به پیش بردند و نهایت هم معمولاً پیروز شدند ولی ماهاتما گاندی کسی بود که بدون کمترین خشونت، هند را به آزادی رساند.
گاندی فردی با بدن لاغر و ضعیف ولی با هوش بالایی بود، تنها هدفش آزادی و استقلال هند و زندگی تمامی مردم با هر دین و مذهبی در کنار هم بود. او حتی در این راه کشت شد.

ماهاتما کارامچاند گاندی در دوم اکتبر سال 1869 در یکی از شهرهای اطراف بمبئی، در هند دیده به جهان گشود. خانواده او دارای مذهب هندو بودند و او نیز هندو شد. پدر گاندی جزئی از مقامات رسمی بعضی از شهرهای هند محسوب میشد.
ازدواج گاندی زمانی رخ داد که گاندی فقط 13 سال بیشتر نداشت...

دوران تحصیلی
او دانش آموز باهوشی در مدرسه و کلاس خود بود و به سرعت تمامی کلاس ها را یکی پس از دیگری گذراند. گاندی در سال 1887 از دانشگاه بمبئی نیز موفق به فارق التحصیلی شد. بعد از فارق التحصیلی از دانشگاه بمبئی، در سپتامبر 1888 او به لندن سفر میکند تا در دانشگاه لندن در رشته قانون ثبت نام کند.
بخاطر اینکه او یک هندی بود، در لندن او را به شدت مسخره میکردند، در این سال های تنهایی او شروع به مطالعه فلسفه کرد. با این مطالعات و پیشینه مذهبی ای که داشت، روح قدرتمندی در او شکل گرفت و او را آماده مبارزات مختلف کرد.

سفر به آفریقای جنوبی
در سال 1891 او به هند باز میگردد تا به عنوان یک وکیل مشغول به کار شود ولی این دوران اصلاً دوران موفقیت آمیزی برای او نبود و این شد که او در سال 1893 به آفریقای جنوبی سفر کرد. گاندی به هیچ وجه قصد نداشت مدت زیادی را آنجا بماند ولی وقتی برخورد بد بریتانیایی ها را در Natal با مردم هند دید تصمیمش عوض شد. او سازمانی تحت عنوان جامعه هندیان ناتال را بنا نهاد، با این سازمان او توانست نظر بسیاری از هندی هایی را که تحت ظلم بریتانیا بودند را به خود جلب کند.
بعد از مدتی او برای کمک به مردم کشورش به هند بازگشت.

مبارزات و استقلال هند
بعد از بازگشت به هند تصمیم او برای استقلال هند شد، او در این راه در سال 1918 مسئولیت رهبری کنگره ملی هند را بر عهده گرفت و برنامه ای تحت نام عدم همکاری با انگلیسیان را ایجاد کرد. در این برنامه هیچ کسی اجازه همکاری با انگلیسی ها را نداشت. بخاطر این عمل و به جرم خیانت، او از سال 1922 تا 1924 به زندان انداختند.

با شروع جنگ جهانی دوم و درگیری انگلیسی ها در این جنگ، او فرصت را برای ایجاد فشار علیه بریتانیا مناسب دید، گاندی به انگلستان گفت به شرط استقلال کامل هند حاضر خواهد بود در این جنگ حامی انگلیس شود، بخاطر این پیشنهاد گاندی دستگیر و زندانی شد.
فشارها به انگلیس برای استقلال هند آنقدر زیاد بود که انگلیس در سال 1947 با استقلال هند موافقت کرد اما متاسفانه، بعد از استقلال یافتن هند، شبه جزیره بزرگ هند تبدیل به دو کشور جدای از هم شد، امروز این دو کشور یکی هند است و دیگری پاکستان. در هند بیشتر هندو ها زندگی میکنند و در پاکستان بیشتر مسلمانان. این تقسیم کشور ضربه سنگینی برای گاندی بود زیرا او خواستار زندگی همه مذاهب در کنار هم با صلح و صفا بود و این عمل بر خلاف عقایدش بود.

ماهتما گاندی

پس از تقسیم کشور، اختلاف میام مسلمانان و هندوها بیشتر شد، گاندهی هم قصد ایجاد صلح و آشتی میان آنها را داشت. اعمال صلح جویانه گاندی برای ایجاد صلح، هر دو طرف درگیر را به شدت خشمگین کرد تا اینکه در روز 30 ژانویه سال 1947، زمانی که گاندی در حال رفتن برای دعا و نیایش بود، یک مرد هندو او را به قتل رساند.

شیوه جنگی او که بدون هیچگونه خشونتی انجام شد و به پیروزی هم منجر شد نظر بسیاری از آزادی خواهان جهان را به خود جلب کرد، یکی از معروف ترین افراد که تقریباً از همین روش،یعنی جنگ بدون خشونت استفاده کرد و پیروز هم شد دکتر مارتین کینگ لوتر بود که توانست حقوق از دست رفته سیاه پوستان آمریکا را به آنها بازگرداند و البته همانند گاندی در این راه کشته هم شد!


همچنین با اینکه گاندی هچ وقت خواهان اسامی افتخار آمیز برای خود نبود ولی امروزه همگی او را با نام ماهاتما گاندی میشناسند (ماهاتما یعنی روح بزرگ) البته این فقط یکی از القاب او است.
دوم اکتبر، سالروز تولد گاندی نیز در هند یک تعطیل ملی میباشد.


منابع:
www.moulinwiki.org
www.Britannica.com


نوشتار مرتبط:
مارتین کینگ لوتر، آزادی خواه آمریکایی

نظرات 4 + ارسال نظر
محمد شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 19:08 http://kumail.blogsky.com

سلام
این جور افراد خیلی کم اند.

سلام... واقعاً خیلی کم هستن

مینا شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 20:55

سلام
خوبی؟
اپ شد بلاگم خوشحال میشم بیای

سلام
چشم، حتماً میام

مامان رهام چهارشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:01

باید برگردم این مطلب رو بخونم
الان فرصت ندارم

من توصیه میکنم مارتین کینگ لوتر ور هم بخونید... اونم عین همینه

مامان رهام یکشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 11:46

پس از اون فرنگ رفته ها بود.
همین که تونسته اون زمان دانشگاه و تحصیلات داشته باشه عالی بوده.

پس چی... تحصیل کرده غرب بودن ایشون...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد