- بیایید سال های زنده بودن را در بیداری بگذرانیم چون سال های زیادی را به اجبار باید خفت.
- آدم وقتی فقیر میشود خوبی هایش هم حقیر میشود اما کسی که زر دارد یا زور دارد عیب هایش هم هنر دیده میشود و چرندیاتش هم حرف حسابی بحساب می آید.
- هیچکس دنیا را آنچنان که هست نمیبیند. بلکه هرکس دنیارا آنچنان که خودش هست میبیند.
- چقدر نشنیدن ها و نشناختن ها و نفهمیدن ها است که به این مردم آسایش و خوشبختی بخشیده است.
- آنجا که چشمان مشتاقی برای انسانی اشک میریزد، زندگی به رنج کشیدنش می ارزد.
اگر روزی تهدیدت کردند، بدان در برابرت ناتوانند.
اگر خیانت دیدی، بدان قیمتت بالاست
اگر ترکت کردند، بدان با تو بودن لیاقت میخواهید...
در شگفتم که سلام در هر دیداری آغاز است ولی در نماز پایان، شاید که پایان نماز آعاز دیدار باشد.
منتظر نمان که پرنده ای بیاید و پروازت دهد، در پرنده شدن خویش بکوش.
من معتقدم که در تاریخ ایران، هیچکس و هیچ گروهی زشت تر و زننده تر از دانشمندان و محققان ایران دوست، که با تحقیر اسلام و تحقیر تمدن اسلام پنداشته اند که اصالت قوم ایرانی دفاع کرده اند، هیچکسی چنین ضربه مهلکی به حیثیت و اصالت ملت نزده است.
چه کسی میگوید گرانی است؟؟ دوره، دوره ی ارزانیست!
چه شرافت ارزان، تن عریان ارزان و دورغ از همه ارزان تر! و چه تخفیف بزرگی خورده است قیمت هر انسان!
دوستی یک حادثه است و جدایی یک قانون، بیایید حادثه ساز و قانون شکن باشیم...
مردان در صید عشق به وسعت نامنتهایی نامردند.
گدایی عشق میکنند تا وقتی که مطمئن به تسخیر قلب زن نشده باشند،
اما همین که مطمئن شدند، مردانگی را در کمال نامردی بجا می آورند...
فکر کردن از دانستن خیلی بهتر است، ولی دیدن از فکر کردن جالب تر است. (گوته)
موی بشکافی به عیب دیگران // چو به عیب خود رسی کوری از آن (مولوی)
چاپلوسی یونجه ی لطیفی است برای درازگوشان دمبه دار خوشحال. (دکتر علی شریعتی)
چقدر دوست دارم این سخن مسیح را «از راه هایی مروید که روندگان آن بسیارند از راه هایی بروید که روندگان آن کم اند» (دکتر علی شریعتی)
این سه راهی است که در پیش پای هر انسانی گشوده است: پلیدی - پاکی - پوچی. (دکتر علی شریعتی)
ساعت ها را بگذارید بخوابند، بیهوده زیستن را نیازی به شمارش نیست . (دکتر علی شریعتی)
یاد دارم در غروبی سرد سرد
میگذشت از کوچه ما دوره گرد
داد میزد: کهنه قالی میخرم
دسته دوم جنس عالی میخرم
کاسه و ظرف سفالی میخرم
گر نداری کوزه خالی میخرم
اشک در چشمان بابا حلقه بست
عاقبت آهی کشید بغضش شکست
اول ماه است و نان در سفره نیست
ای خدا شکرت ولی این زندگیست؟
بوى نان تازه هوشش برده بود
اتفاقا مادرم هم روزه بود
خواهرم بى روسرى بیرون دوید
گفت آقا سفره خالى میخرید؟
دکتر علی شریعتی
.....................................
برگفته شده از وبنگار: "کاش در بهشت بی خبری بودم"
beheshtebikhabari.persianblog.ir
زن عشق می کارد و کینه درو میکند...
دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر...
می تواند تنها یک همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسر هستی...
برای ازدواجش در هر سنی اجازه ی ولی لازم است و تو هر زمان بخواهی به لطف قانونگذار می توانی ازدواج کنی...
او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی...
او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی...
او درد میکشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد...
او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی...
او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر...
و هر روز متولد میشود، عاشق میشود، مادر میشود، پیر میشود و میمیرد...
و قرن هاست که او عشق می کارد و کینه درو می کند، چرا که در چین و شیارهای صورت مردش به جای گذشت زمان؛ جوانی بر باد رفته اش را می بیند و قدم های لرزان مردش، گام های شتاب زده ی جوانی که تهی از دل بوده و پیری مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده می کند.
و این همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد...
و این، رنج است...
دکتر علی شریعتی
مطلب مرتبط: