جهنم
هیچ جهنمی بدتر از این که آدم به خودش نگاه کند و ازخودش خوشش نیاید نیست! منتها ما از این واقعه غفلت داریم و گاهی در خواب چشممان باز می شود و خوک و سگ می بینیم...
بیماری قرن
بیماری قرن ما این است که زن بودن از مطلوبیت افتاده است و زن وسیله رفع پاره ای از نیازهای توهمی انسانها شده است و جمال و معشوقی و ناز و اینها محبوب نیست.
قدیم ها می شنیدیم که فلانی عاشق فلانی شده، ولی الان عشق از بین رفته و دلی نمی تپد برای کسی؛ اگرهم هست نگاه میکند که چه مصارفی دارد و چه مزایایی دارد که می تواند از آنها استفاده کند.
خبر
بزرگترین هدیه ای که پیغمبر برای ما آورد این خبر بود که گفت تو نخواهی مرد!
این بزرگترین نگرانی ما را برطرف می کند. خبری بالاتر از این در عالم نیست که ایها الناس ما این بدن نیستیم، این بدن ارتباطی با ما ندارد، این یک دستگاهی است که سپرده اند دست ما و گفتند شما فعلاً با این کامپیوتر کار کنید، اگر کامپیوتر خراب بشود شما که خراب نمی شوید! شما که کامپیوتر نیستید، بلکه پشت کامپیوتر هستید. من که دارم میبینم، چشم که نمی بیند، مغز هم که نمی بیند، من دارم می بینم. این خبر بزرگ را پیغمبر آورد که تو جانت محفوظ است و نگران جانت نباش.