خاطرات تلخ وشیرین
بسم الله الرحمن الرحیم
باعرض سلام وادب واحترام خدمت شمادوستان بزرگوار
این بار اگه دیر آپ کردم دست خودم نبودبه حدی اعصابمون خراب بود که حتی تا مرز حذف کرن این وب سایت هم پیش رفتم اما...........
خلاصه بگم محمدطیب از۲۵اسفند تا ۴فروردین بیمارستان بستری بود به خاطر یه تب ساده اگه بدونین چه حالی داشتیم.......
بعد از مرخص شدنش از بیمارستان هم دکترش گفت دو هفته هم از خونه بیرون نره به خاطر اینکه یه مقدار هوا آلوده بود
اینم داداشی اومده ملاقات محمدطیباینم بگم محمدطاها خیلی خیلی محمد طیب رو دوسش داری به حدی که به قول خودت که میگی (عاشقم از محمدطیب)
اینم اولین عید محمدطیبپ توی بیمارستان که روی پاش آنژیوکته
خدارا شکر الان دیگه خوبه خوبه شروع کرده به چرخیدن کلماتی مثل دادادادارو هم یکسره تکرار میکنه قربونت برم/......
انشاااله که هیچ بچه ای مریض نشه اگر خدایی نکرده بیمار شد خدا سریع درمانش رو هم بده