منم بلدم بنویسم! - وقایع عجیب جهان

عجیب ترین های دنیا، به روایت عکس...

منم بلدم بنویسم! - وقایع عجیب جهان

عجیب ترین های دنیا، به روایت عکس...

تابلوترین هارو تو عکس ها پیدا کنید!!!


اگه تونستید تو عکس های پایین... تابلو ترین افرادو که حضور دارنو شناسایی کنید...


عکس های خنده دار از حضور افراد عجیب تو عکس ها


عکس های خنده دار از حضور افراد عجیب تو عکس ها


عکس های خنده دار از حضور افراد عجیب تو عکس ها


عکس های خنده دار از حضور افراد عجیب تو عکس ها


عکس های خنده دار از حضور افراد عجیب تو عکس ها


عکس های خنده دار از حضور افراد عجیب تو عکس ها


عکس های خنده دار از حضور افراد عجیب تو عکس ها


عکس های خنده دار از حضور افراد عجیب تو عکس ها


SP

نظرات 10 + ارسال نظر
ونوس جمعه 5 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:58 http://sadaf555.blogsky.com

سلام مهرداد جان
میگم تو چرا هر کار سختی رو می خوای ما انجام بدیم

سلام.

خدا همین نزدیکی هاست جمعه 5 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:01 http://kumail.blogsky.com

سعیده جمعه 5 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:42 http://www.sabaleh.blogsky.com

خیلی عکسای جالبی بود!!!!!

دریچه جمعه 5 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 13:39 http://www.bisheyeeshgh1.blogfa.com

باحال بود

تنها جمعه 5 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 20:23 http://bisheyeeshgh1.blogfa.com

سلام مهردادجونمخیلی خودمونی شد نه؟یه عالمه عذر خواهی و طلب امرزش از طرف خودم چون همیشه به وبلاگ سر میزنی و نظر میزاری و اینجانب به روی خودم هم نمیاورماما وجدانی خیلی مطلبای وب سایتتو دوست دارم ببخشید دیگه خالق لحظه های قشنگ باشی بدرود

سلام و درود.
بابا بی خی خی...


ممنون از نگاه قشنگت

arsha جمعه 5 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 20:26 http://www.pvrym.blogsky.com

های
ممنون که اومدید!
شما خیلی خوبید!
هر چه بر من گذشت حقم بود من از این بیشتر سزاوارم.

های
خواهش میکنم...
با دو خط آخری که نوشتی مخالفم

PAT جمعه 5 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 20:50 http://khaterat-9.blogsky.com

یکی مونده به آخری خیلی خنده دار بود

نگاه شنبه 6 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 17:52

سلام مهرداد خوبی؟ چه خبر؟ دانشگاه خوش میگذره؟ چطوری پسر؟؟
وای چقدر سوال پرسیدم من؟؟؟؟
ببخشید
تو همیشه میای ولی من...شرمنده ام
عکسهات هم باحال بودن
مرسی
قربون داش

سلام... مرسی... سلامتی و از دانشگاه هم خبر بدبختی فقط
چاکریم

ایرادی نداره رفیق

خواهش میشود...
فدای شما

مامان رهام یکشنبه 7 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 09:57

بابا باحال!!

یه حس خوب یکشنبه 7 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:54 http://abouthoughts.blogfa.com

سلام
عکسهای جالبی بودند ولی من تابلوترینهای این عکس اولی رو نتونستم شناسایی کنم.
از اینکه بهم سر زدید ممنون. در مورد مطلبی که درباره ی عشق و شکست بود با حرفت موافقم.که زیاد شدن عشق چیز دیگه است عاشقی نیست.اما منظورم این بود که ممکنه تو یه رابطه ی ما فکر کنیم که عاشقیم و به خاطر این خطامون به رابطه ادامه بدیم ولی بعدا متوجه بشیم که فقط داشتیم تو رویاهامون زندگی می کردیم .
اما این نباید مانع بشه که دیگه به خودمون اجازه ی عاشق شدن ندیم(عاشق یه عشق منطقی نه خیالی).
آپم با سرگذشتی از خودم.خوشحال می شم نظرتو بدونم پس حتما بهم سر بزن.

سلام.
تو اولی آقا سیاه پوسته هست که وسط... نشسته.
خواهش میکنم.
چشم... حتما میام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد